Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-05@06:31:48 GMT

طلاق بخاطر کم سوادی و تحقیر

تاریخ انتشار: ۲ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۸۰۱۵۱

همسرم آن قدر مرا به خاطر کم سوادی تحقیر و سرزنش کرده است که دیگر تحمل این همه حقارت را ندارم و می خواهم از او طلاق بگیرم تا با هر دختر باسوادی که دوست دارد ازدواج کند...

به گزارش خراسان، زن 38 ساله که مدعی بود این روزها در جهنم آنلاین زندگی می کنم به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی گفت: در یکی از روستاهای تربت جام و در یک خانواده 7 نفره به دنیا آمدم .

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

پدرم با آن که کارگری ساده بود و درآمد چندانی نداشت ولی همواره ما را ترغیب می کرد تا درس بخوانیم و موقعیت اجتماعی خوبی پیدا کنیم اما متاسفانه من از همان دوران کودکی علاقه ای به درس و مدرسه نداشتم البته دیگر خواهران و برادرانم نیز فقط تا مقطع راهنمایی تحصیل کرده اند ولی من بعد از آن که در امتحانات پایه پنجم ابتدایی قبول شدم دیگر به مدرسه نرفتم و به همراه خواهر بزرگ ترم پای دار قالی نشستم تا به مادرم در قالی بافی کمک کنم چرا که مادرم نیز با آن که خانه دار بود اما تلاش می کرد تا با قالی بافی به درآمد خانواده کمک کند.

خلاصه 16 سال بیشتر نداشتم که روزی به خانه خاله ام رفتم و برای ناهار مهمان آن ها شدم چرا که خاله ام مرا خیلی دوست داشت و اجازه نمی داد قبل از صرف ناهار به خانه خودمان بازگردم من هم که آن جا احساس راحتی می کردم مانند خانه خودمان در آشپزی یا شستن ظرف و ظروف به خاله ام کمک می کردم اما آن روز یکی از همسایگان خاله ام نیز مهمان آن ها بود و زمانی که رفتار مرا دید در همان جا مرا برای برادرش خواستگاری کرد.

خاله ام نیز بلافاصله موضوع را برای مادرم بازگو کرد و این گونه من و «عیسی» پای سفره عقد نشستیم. او در رشته علوم تجربی دیپلم گرفته بود و در حرفه بنایی شاگردی می کرد. پدر نامزدم یک فروشگاه بزرگ مواد غذایی در شهر داشت و از نظر مالی تفاوت زیادی با ما داشتند از طرف دیگر نیز برادر بزرگ عیسی موقعیت اجتماعی خوبی داشت و دیگر خواهران و برادرانش نیز در دانشگاه تحصیل می کردند. بالاخره زندگی مشترک ما آغاز شد اما عیسی با ترغیب دیگر اعضای خانواده اش تصمیم به ادامه تحصیل گرفت.

اودر رشته معماری پذیرفته شد و لقب مهندس گرفت در حالی که پسرم به دنیا آمده بود و من سرگرم بچه داری شدم خواهران و برادران عیسی نیز به موقعیت های اجتماعی خوبی رسیدند. یکی از آن ها در آزمون وکالت پذیرفته شد و خواهر او نیز به استخدام آموزش و پرورش درآمد. در این شرایط اوضاع زندگی ما نیز به کلی تغییر کرد.

آن ها مرا از جمع خودشان طرد کردند چرا که مرا دختری بی سواد و بی فرهنگ می خواندند .زمزمه هایی می شنیدم که خجالت می کشند مرا به مهمانی های خودشان دعوت کنند با آن که فرزند دومم نیز به دنیا آمده بود ولی بیشتر از گذشته با بی مهری اطرافیانم مواجه می شدم. عیسی هم بیشتر اوقات بیکار بود و سر هیچ کاری نمی رفت.

او می گفت: یک دختر بی سواد لیاقتی بیشتر از این ندارد. همسرم مرا مجبور می کرد تا مقابلش بنشینم که به من آموزش رفتار با افراد تحصیل کرده را بدهد. او هر روز از من ایراد می گرفت و مرا زنی بی کلاس می دانست و مجبورم می کرد تا فقط در برابر خواسته هایش «چشم» بگویم چرا که معتقد بود بیشتر از من می فهمد. کار به جایی رسید که دیگر به همه اعضای خانواده ام توهین می کرد و از رفتار و گفتار آن ها ایراد می گرفت که با فلان سخن یا فلان رفتار، او را خجالت زده کرده اند. هر بار نیز به او اعتراض می کردم که حداقل احترام پدر و مادرم را حفظ کند مرا با توهین و فحاشی زیر مشت و لگد می گرفت و هرکلام مرا نیز توهین به خانواده اش می دانست.

اکنون فقط وقتی سرکار می رود که برای مخارج روزانه زندگی با مشکل روبه رو شویم در غیر این صورت مدام در خانه گوشی تلفن را به دست می گیرد تا آنلاین بودن بقیه را بررسی کند در این میان اگر خدای ناکرده خواهر یا برادر من در فضای مجازی آنلاین باشند روزگار مرا جهنم می کند و هر آن چه فحش و ناسزا می داند به خانواده ام می گوید او معتقد است من لیاقت لباس قشنگ، تفریح، مهمانی، خانه خوب، طلا و خیلی چیزهای دیگر را ندارم. او هم فقط به خاطر بچه هایش تلاش می کند وگرنه من ارزش در کنار او بودن را ندارم.

بالاخره از این اوضاع به تنگ آمدم و یک روز که عیسی درباره آنلاین بودن خواهرم بدگویی می کرد من هم دهانم را باز کردم و تا حدی که می توانستم به خانواده اش توهین کردم او هم از شدت عصبانیت آن قدر کتکم زد که بینی ام را شکست و بعد هم مرا یک ماه در خانه حبس کرد تا کسی متوجه ماجرا نشود حالا هم به کلانتری آمده ام تا از او شکایت کنم و طلاقم را بگیرم تا با کسی که دوست دارد ازدواج کند و ...

با توجه به اهمیت موضوع سرگرد جواد یعقوبی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی مشهد) دستور داد تا این پرونده به طور ویژه در دایره مددکاری اجتماعی، واکاوی و بررسی های کارشناسی شود.

منبع: تابناک

کلیدواژه: مذاکرات وین قاسم مکارم مهسا امینی روح الله دهقانی فیروزآبادی هفته دفاع مقدس امین تارخ طلاق تحقیر کم سوادی مذاکرات وین قاسم مکارم مهسا امینی روح الله دهقانی فیروزآبادی هفته دفاع مقدس امین تارخ خاله ام

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۸۰۱۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همه‌تان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!

سید رضا اکرمی در گفتگو با رویداد ۲۴، تاکید می‌کند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تک‌تک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.

بخش‌های مهم این گفتگو را در زیر می‌خوانید:

*همه می‌دانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینه‌های‌شان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همه‌شان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمی‌تواند مخارج خانواده را اداره کند.

*مساله مشکل‌ساز دیگر این است که امروز بَرج‌مان از خرج‌مان بیشتر است. خرج‌مان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برج‌مان زیاد است که شامل موبایل، سفر و ... می‌شود. چون معیار‌ها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمی‌تواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً می‌توانند خانه را اداره کنند.

*اینکه می‌گویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمی‌آورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگ‌بری، کار سرای‌داری می‌کنند؟ چطور برای افغان‌ها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.

*ما از قدیم‌الایام مربایی را که می‌خوریم، بسته‌بندی و آماده نمی‌خریدیم. خانم‌های خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، می‌تواند در کنار بچه‌داری به کار‌های دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار می‌کند.

*اینکه می‌گویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سه‌چهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.

*درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، می‌گویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کار‌ها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کار‌ها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.

*اینکه می‌گویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کار‌ها هستند که در درون خانه می‌توان انجام داد. در واقع حمل و نقل دو ساعته و سه ساعته روزانه برای موارد خاص است.

دیگر خبرها

  • فعالیت ۲۲ مرکز مهر خانواده 
  • ۲۲ مرکز مهر در مازندران فعالیت می کند
  • هنرمند پیشکسوت خراسان شمالی به سوی خانه ابدی بدرقه شد
  • منچسترسیتی و تحقیر رقبا در دوران گواردیولا؛ 50 بازی با برتری حداقل 4 گل
  • عضو روحانیت مبارز: بَرج‌مان از خرج‌مان بیشتر است
  • انتقادات عجیب روحانی معروف از سبک زندگی مردم | همه‌تان باید کار کنید | حق ندارید همه چیز را گردن دولت بیاندازید!
  • سیدرضا اکرمی: امروز بَرج‌مان از خرج‌مان بیشتر است/ چطور برای افغان‌ها کار هست، برای ایرانی کار نیست؟
  • چطور برای افغان‌ها کار هست، برای ایرانی‌ها کار نیست؟!
  • حجاج استان سمنان برای نیازمندان خانه می‌سازند
  • رئال مادرید 2-6 بارسلونا؛ 15 سال از تحقیر خانگی لوس‌ بلانکوس گذشت / عکس